منصور ضابطیان استوری گذاشته از مراسم فارغ التحصیلی دانشجوهای پزشکی دانشگاه تهران

بعد دارم مقایسه میکنم با سالها پیش و مراسم فارغ التحصیلی مزخرف و به درد نخور خودمون که من هیچ برنامه ای واسه رفتن نداشتم از بسکه متنفر بودم از اون دانشکده و آدماش فقط پولمو داده بودم که بچه ها تندیسمو بهم بدن مثلا یادگاری که خسته و کوفته از باشگاه اومدم خونه و مامانم به زور فرستادم برم. از سر تا ته هزینه پذیرایی و مجری و تندیس و فلان رو که خودمون دادیم یه کمدین بی نمک نخواستنی که حتی اسمشو نمیدونستیم خود بچه ها آورده بودن بعد برای این دانشجوهای ورودی ٩٠ الان گروه پالت اومده اجرا میکنه بعد همه شونم با ریتم آهنگ خودشونو کلاهشونو ت میدن توو هوا 

مجری احمق مراسم ما حتی نمیدونست که وقتی داره متن قسم نامه رو میخونه صبر کنه ماها همونو تکرار کنیم. همینجور واسه خودش خوند و رفت

بعد من هنوز عقده س برام که کلاهامونو ننداختیم هوا و ترس از حراست و کوفت و زهر مار مراسم رو کوفتمون کرد

بخدا شماها مسلمون نیستین که ریدین توو هرچی احساس خوب که میتونستیم داشته باشیم و نداشتیم




مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها